
گروه سیاسی «سراج24»- از ابتدا درگیر حواشی شدند. جلسات مخفیانه ماه مبارک رمضانشان برای تاسیس تشکیلاتی که از تندرویهای بزرگان جریان در امان باشد و بتواند فعالیت کند، هم زیاد به کمکشان نیامد. حتی اعلام موجودیتشان به بدترین شکل با مخالفت و استهزا دوستانشان همراه شد. جوانان اصلاح طلب که خود را «نسل دوم اصلاحطلبان» معرفی میکردند، جاده پر پیچ و خمی را پشت سر گذاشتند تا بتوانند خود را در قالب حزب «ندای ایرانیان» در فضای سیاسی کشور تثبیت کنند.
* جدایی بهروز از ندا
در چنین شرایطی و در حالی که صادق خرازی پدر معنوی این جریان در سر هوای دیگری داشت و معتقد بود کهندای ایرانیان، روزی بین المللی و فراگیر خواهد شد، بهروز شجاعی از اعضای مؤسس حزب ندای ایرانیان از جداییاش از حزب ندای ایرانیان خبر داد. او این خبر را در شخصی خود در فیسبوک نوشت: "این روزها هم بنا به دلایل متعددی از «ندای ایرانیان» جدا شدهام. وقتی راهی که ابتدا فکر میکردی یکی است، اما بعداً فهمیدی اشتباه کردی و یکی نیست، ماندن در آن گروه کاری اخلاقی نیست".
این جدایی را میتوان اولین شکاف عمیق در حزب جوان ندای ایرانیان دانست. این حزب نوپا آمده بود تا علاوه بر شکستن انحصار گرایی عدهای معدود در جریان اصلاحات، وحدت بین دو جریان سیاسی را رقم بزند. شهاب طباطبایی، رئیس سابق شاخه جوانان حزب مشارکت و از موسسان حزب جدید ندای ایرانیان می گوید: شاید بیش از هشت سال است که ما با دوستان و فعالان شاخه جوانان احزاب اصلاحطلب و اصولگرا جلسات متعددی داشتیم و هماندیشی میکردیم. یکی از مسائلی که مورد تفاهم قرار گرفت این بود که ما هیچ پیشینه تمایز و دعوایی با یکدیگر نداشتیم. ممکن است دوستان و عزیزان بزرگتر، از شروع انقلاب و قبل از آن، چالشهایی در روش و حتی منش با یکدیگر داشته باشند و این مسئله طی این سالها بیشتر شده است اما در آن جلسات هماندیشی جوانان احزاب متوجه شدیم که ما نقطه افتراقی جز دیدگاههای سیاسیمان نداریم و پس از مدتی به این جمعبندی رسیدم که ضرورتی ندارد ما ادامهدهنده اختلافات باشیم بلکه ما میتوانیم با تکیه و تاکید بر مشترکات گامهای جدیدی را آغاز کنیم.
ندای ایرانیان اگر چه در همین مدار فعالیت کرد و به تعبیر محمد قوچانی، غوره نشده می خواست مویز شود ولی اقبالی که باید و شاید را به همراه نداشت. این حزب که از همان ابتدا مخالفت و کج خلقیهای جریان اصلاحات را تجربه کرد، نتوانست توجه اصولگرایان را نیز به خود جلب کند. این را میتوان در اولین کنگره ندای ایرانیان که اخیرا برگزار شد، دید. در این کنگره که تقریبا هیچ یک از اصلاحطلبان شاخص - به جز موسوی لاری- حضور نداشتند، از بدنه اصولگرایی نیز هیچ میهمانی وجود نداشت. این در حالی است که شنیده ها حاکی از آن است که ندای ایرانیان برای یکصد و پنجاه چهره شاخص اصولگرایی دعوت نامه حضور در کنگره را فرستاده بود. شاید عدم اقبال هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب برای حضور در کنگره ندای ایرانیان بود که باعث شد شهاب طباطبایی به دلیل حمله قلبی راهی بیمارستان شود.
*جدایی هاشمی و سیاسی از کارگزاران
اما این اولین جدایی در جریان اصلاحطلبی نیست. پیش از این نیز در یکی از احزاب با ریشه همسو با جریان اصلاحطلبی نیز چنین اتفاقی افتاد. در مهر ماه سال جاری و پس از گذشت مدتی از اعمال تغییرات در حزب کارگزاران، محمد هاشمی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران از حزب کارگزاران استعفا داد. او گفت: «در شرایط فعلی مسئولیت حزبی سنگین است و لازمه آن انسجام فکری در تصمیمگیری است. در شورای مرکزی که مرکز تصمیمگیری محسوب میشود انسجام بایسته از نظر من نبود و نمیتوانستم فعالیت حزبی کنم. افرادی در شورای مرکزی جدید راه یافتهاند که از بدو تاسیس با کارگزاران نبودند و دربرهه هایی، منتقد کارگزاران بوده اند.»
او بعدها در گفتگو با یک روزنامه اصلاحطلب به ارائه توضیحات بیشتری پرداخت و از نگرانیهایش درباره تندرویها در حزب گفت: «حرف من فراتر از «کارگزاران» است. می گویم باید در آرمان های حزب، این مساله وجود داشته باشد و کاری نکنیم که در جامعه تشنج ایجاد شود. مثلا روزنامه «کارگزاران» را تعطیل کردند ما نیامدیم جنجال کنیم یا اطلاع رسانی کنیم که چرا آن را تعطیل کردند یا مثلا خواسته باشیم که همایش برگزار کنیم اما اجازه داده نشده، سروصدا نکردیم. من نمی خواهم در تشکیلاتی کار کنم که به عنوان مثال می گویم- چون در مثل مناقشه نیست- سرنوشت حزب «مشارکت» را پیدا کند. من سابقه انقلابی داشتم و از 16سالگی وارد مبارزه شدم. از 117روزی که امام در پاریس بود من 114روز با ایشان بودم. با همان هواپیمایی که امام به ایران آمد همراه ایشان شدم. اینجا مسوولیت هایی داشتم. نظام جمهوری اسلامی برای من نظام مقدسی است. حالا من نمی خواهم شاهد این باشم که حزبی که من عضوش هستم سرنوشت حزبی مانند مشارکت را پیدا کند.»
اشارات هاشمی به تغییرات تازه در شورای مرکزی کارگزاران بود. انتقاد وی به تبدیل شدن حزب کارگزاران به جبهه به تغییر و تحولاتی بازمی گردد که در ابتدای سال جاری در این حزب عملیاتی شد. آخرین جایگاه محمد هاشمی در حزب کارگزاران رئیس کمیته سیاسی بود که در آن غلامحسین کرباسچی، سیدحسین مرعشی، محمد قوچانی، محمد عطریانفر، فائزه هاشمی و رضا امراللهی نیز حضور داشتند. محمد هاشمی از ابتدا با حضور قوچانی در این حزب مخالف بود. اما این مخالفت راه به جایی نبرد و او مجبور شد به خاطر ورود سه تازه وارد (سعید لیلاز، قوچانی و علی جمالی) از این حزب کناره گیری کند.
جدایی از کارگزاران تنها معدود به محمد هاشمی نشد و روشنک سیاسی نیز به خاطر دموکراتیک نبودن شورای مرکزی پس از 20 سال فعالیت در این حزب، از آن جدا شد.
* انشقاق در اصلاحطلبان
براساس این گزارش، نزدیک به یکسال تا انتخابات مجلس شورای اسلامی زمان باقی مانده است و در این بین از اردوگاه اصلاحطلبی خبرهای خوبی مخابره نمیشود. خبرها حکایت از آن دارد که احزاب اصلاح طلب و فعالان این جریان برای محوریت قرار گرفتن درجریان اصلاحات با یکدیگر در جدال هستند و هر یک خود را برتر از دیگری دانسته و حاضر هم نیستند پای میز مذاکره با طیف هم جناح بنشینند.
اصلاح طلبان بی شک جزو اولین جریاناتی بودند که در بحث انتخابات مجلس شورای اسلامی فعالیت خود را آغاز کردند. اهالی این جریان از همان روزهای ابتدایی پس از انتخابات ریاست جمهوری و در شرایطی که بیش از 30 ماه تا انتخابات مجلس فرصت باقی بود، جلسات انتخاباتی خود را برپا کرده و حتی فعالیت در سایر استان ها را نیز آغاز کردند.
به نظر می رسد جریان و احزاب اصلاح طلب عزم خود را جزم کرده اند تا حداکثر کرسی های مجلس را از آن خود کنند تا شاید بتوانند بعد از مدت ها مجددا پای خود را به عرصه سیاسی کشور باز کنند و مجلس اصلاح طلبان تشکیل دهند. اما نکته جالب توجه در خصوص فعالیت های اصلاح طلبان، چند پاره شدن آنهاست، طوری که این روزها محمد رضا عارف، ناطق، یاران خاتمی، حزب ندا، حزب فراگیر، جوانان خط امام، احزاب منحله و حتی اصلاح طلبان دولتی نیز به طور جداگانه مشغول فعالیت هستند.
روزنامه اعتماد که به نوعی تریبون حزب اعتماد ملی به شمار میرود، به نوعی از عارف حمایت میکند که احتمال حمایت حزب اعتماد ملی از وی در انتخابات را بسیار عادی جلوه می دهد؛ اما محمد رضا عارف با اصلاح طلبان وارد چالش های جدی شده و حتی کار به جایی رسیده که لیبرال ها حملات تند وتیزی را به معاون اول دولت اصلاحات داشته اند. مسئله ای که باعث شده عارف و اصلاح طلبان با چالشی بزرگ برای همکاری در راستای انتخابات مجلس مواجه شوند.
در همین راستا غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران در سرمقاله هفته نامه صدا از استراتژی برای انتخابات مجلس رونمایی کرد که عارف در آن هیچ جایگاهی ندارد!
کرباسچی که پیش از این گفته بود «احزاب اصلاح طلب از روش های سیاسی معقول و فعال تر برای انتخابات مجلس استفاده می کنند و بعید نیست با توجه به سابقه ناطق نوری و مجموعه گرایش اصلاح طلبان، اجماع بر روی ناطق صورت بگیرد» در این مقاله اظهار داشت :اصلاح طلبان و نیروهای معتدل سیاسی با راهبرد اجماع محور “هاشمی ، ناطق، خاتمی و روحانی ” را پی گیری و تقویت خواهند کرد.
از طرف دیگر تشکل ندا یعنی تشکیلات جدید اصلاح طلبان که به تعبیر خودشان "نسل دوم اصلاحطلبان" نامگذاری شده است، چند ماهی است از راهروهای وزارت کشور مجوز خود را اخذ کرده است و به نظر می رسد برای خود برنامه جداگانه ای در عرصه انتخاب دارد! در حالی که ندا هنوز ابعاد خود را به درستی مشخص نکرده و صرفا با دو مشخصه “نسل دوم اصلاح طلبان” و “صادق خرازی" شناخته می شود خبر ها حکایت از آن دارد که این تشکیلات در مجلس دهم مجلس شورای اسلامی لیست جداگانه ای ارائه خواهد کرد. صادق خرازی به تازگی در گفتگو با تسنیم این سخن را گفته است. او در پاسخ به این سوال که آیا تا زمان انتخابات مجلس پایبند به ارائه لیست مشترک با اصلاح طلبان هستید؟ اظهار داشت: هنوز صحبت کردن درباره این موضوع بسیار زود است، اما ما حتما لیست خودمان را ارائه خواهیم داد و با همه دوستان هم همکاری میکنیم.
با وجودی که جریان اصلاحات خیلی زود در عرصه انتخابات گام برداشته است و این امر به نوبه خود آسیب هایی را برای کشور درپی خواهد داشت اما از هم گسستگی و شکاف عمیق بین فعالین و تئوریسین های این جریان به وضوح قابل مشاهده است و به عبارتی احزاب اصلاح طلب برای محوریت قرار گرفتن جریان اصلاحات با یکدیگر در جدال هستند و هر یک خود را برتر از دیگری دانسته و حاضر هم نیستند پای میز مذاکره با طیف هم جناح بنشینند.
اما عمق این انشقاق تا جایی پیش رفته است که بزرگان این جریان نیز کنار گذاشته شدهاند. اصلاحطلبان برای ورود به انتخابات مجلس دهم، شورایی مشورتی با محوریت محمدخاتمی تشکیل دادند و اعضای شورای مشورتی در حال بررسی برای ورود به انتخابات هستند اما شاخههای مختلف جریان اصلاحات بدون توجه به شورای مشورتی محمد خاتمی استراتژیهای خود برای ورود به انتخابات مجلس دهم را تدوین کردهاند. این را احمد حکیمیپور گفته بود: « طرح ائتلاف ملی اصلاحطلبان در سه سطح مطرح است. این طرح توسط حزب مردمسالاری تدوین شده و در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات توسط سایر احزاب مورد بررسی قرار گرفت و با انجام اصلاحاتی تصویب شده و در همایش ملی اصلاحات به بحث گذاشته خواهد شد».
براساس این گزارش، در کنار این، باید ورود جریان دولتی را نیز که با نام اعتدال به عرصه انتخابات ورود پیدا میکند، را نیز در نظر گرفت. این جریان قطعا تلفیقی از جریان اصلاحطلب و حزب اعتدال و توسعه خواهد شد. در این شرایط احتمال اینکه در انتخابات مجلس دهم اصلاحطلبان به وحدت برسند، کمی بعید به نظر میرسد.